? شناسنامه تحليلي شهداي كربلا ( قسمت دوم )
? نويسنده: غلامرضا - رحمدل شرفشادهي
? منبع: روزنامه - جمهوري اسلامي
سرچشمه هاي مآخذ و منابع (منابع انساني )
مآخذ و منابع و مصادري كه دربردارنده شرح احوال و شرح حماسه آفريني هاي شهيدان كربلايند و ما از آنها به عنوان منابع انساني ياد مي كنيم اشخاصي هستند كه وقايع عاشورا را به راي العين ديدند و حاصل مشاهدات آنها در قالب نقل و روايات از سوي ارباب تاريخ و مقاتل و اهل السير ذكر گرديده است . اين اشخاص عبارتند از :
1 ـ اشخاصي كه جزو دعوت كنندگان امام به كوفه بودند اما در نبرد عاشورا عملا بيطرفي اختيار كرده و پس از بازداشت موقت از سوي ابن زياد به زندگي عادي خود پرداختند و حاصل مشاهدات خود را از وقايع عاشورا نقل كردند. از جمله اين اشخاص عبارتند از قاسم بن اصيغ بن نباته و لوط بن يحيي مكني به ابي مخنف . ابي مخنف مجموعه مشاهدات خود را در قالب كتابي تحت عنوان « مقتل ابي مخنف » درآورد. اين كتاب تا زمان طبري نيز در دسترس بود چنانكه طبري بسياري از روايات خود را از اين مقتل نقل مي كند. بعدها در پيچ و خم تاريخ مفقود شد. مقتلهايي كه پس از آن به نام مقتل ابي مخنف منتشر مي شود جعلي و غيراصيل است .
2 ـ برخي از بازماندگان حماسه عاشورا يعني كساني كه جزو سپاه امام بودند اما در حماسه عاشورا شهيد نشدند و زنده ماندند . از جمله آنها عقبه بن سمعان غلام رباب همسر امام حسين (ع ) و نيز ضحاك بن عبدالله مشرقي است كه در اواخر جنگ با اجازه امام از ميدان جنگ فرار كرده بود.
3 ـ خميد بن مسلم خبرنگار سپاه عبيدالله بن زياد و به روايت شيخ طوسي جزو اصحاب امام چهارم است .
4 ـ برخي از سركردگان ارتش عمر سعد مانند شبث بن ربعي و قره بن قيس .
نكته آخر : اين تحقيق به دو بخش تقسيم شده است . بخش اول شهداي انصار و بخش دوم شهداي بني هاشم كه بخشي از شهداي انصار را پيش رو داريد.
اللهم ارزقنا في الدنيا زيارت الحسين و زيارت جده و ابيه و امه و اخيه و اولاده و اصحابه و انصاره و ارزقنا في الاخره شفاعتهم .
پيران و شب زنده داران شهيد
بعد از شهادت مولاي متقيان علي بن ابي طالب (ع ) و صلح امام حسن (ع ) و به قدرت رسيدن معاويه بسياري از اصحاب مخلص و ثابت قدم امام علي (ع ) و امام حسن (ع ) تهجد و تزكيه باطن و انس با قرآن و تشكيل كانونهاي قرآن را وجهه همت خود ساخته بودند و علي رغم جذابيت مادي دربار معاويه ايمان خود را به پول و مقام نفروخته بودند.
آنان مي ديدند كه چگونه از زمان خلافت عثمان جاه و مقام و جاذبه هاي فريبنده مديريتي بسياري از صحابه حضرت رسول مثل مغيره بن شعبه و اصحاب حضرت امير مثل زيادبن ابيه و عبيدالله بن عباس را فريفته است و آنان حاضر شده بودند كه دين خود را به دنياي خود بفروشند. آنها مي ديدند كه خلوص و صداقت و شجاعت و جوانمردي كه ميراث گرانقدر فرهنگ صدر اسلام بود به تدريج از جامعه رخت بربسته و غيبت زراندوزي چاپلوسي و... جايگزين آن شده است لذا پناهگاهي جز قرآن و محرم رازي جز اعماق شب و محفل انسي جز مناجات شبانه و استغفار سحرگاهان نمي يافتند. برخي از انان مانند بريربن خضير (سرور قاريان كوفه ) در مسجد كوفه كانون قرآن تشكيل داده بودند و به جوانان قرآن مي آموختند.
عده اي ديگر از اصحاب حضرت امير و ياران امام حسن فقط به تهجد و انس با قرآن قانع نمي شدند آنها سري پرشور و دلي آميخته به محبت علي (ع ) داشتند و نمي توانستند تحمل كنند كه استحاله شدگاني مانند مغيره و زيادبن ابيه و... به خاطر پول و مقام بر منبر رسول الله نشينند و وصي رسول الله را ناسزا بگويند. نمي توانستند تحمل كنند كه معاويه به ناحق بر كرسي خلافت بنشيند و خلافت اسلامي را كه در خانه گلي پيامبر(ص ) و خانه گلي علي (ع ) شكل گرفته بود به تجمل و كاخ و قصر بيالايند. نمي توانستند بي عدالتي و خويشاوندپرستي و قوم دوستي و... را ببينند و دم برنياورند.
حجربن عدي عمروبن حمق رشيد هجري ميثم تمار جويريه بن مسهر و.. از اين گروه بودند كه سري پرشور و دلي دردمند و زباني قاطع و حق گو داشتند و همگان جان خويش را بر سر حق گويي خويش گذاشتند و به دست زيادبن ابيه و پسرش عبيدالله بن زياد به شهادت رسيدند. اين مجاهدان مخلص تا زماني كه امام حسن (ع ) شهيد نشده بود يا وجود سلايق شخصي به احترام امام و به عنوان اطاعت از مقام امامت برخورد روياروي با كارگزاران معاويه نداشتند اما بعد از شهادت امام حسن در زمان خلافت غاصبانه معاويه و يزيد مبارزات ضداموي خود را علني كردند.
گروهي از صحابه حضرت رسول و اصحاب حضرت امير نيز مانند مغيره بن شعبه زيادبن ابيه و عمروبن حريث مخزمي (صحابي و محدث ) به دربار معاويه پيوستند.
پيران و شب زنده داران صبور بعد از مرگ معاويه در خانه سليمان بن صرد خزاعي جمع آمدند و اولين كانون ضداموي را با هدف سرنگوني حكومتي يزيد از طريق جنگ مسلحانه به قيادت حضرت امام حسين (ع ) پي ريزي كردند و متعاقب آن براي امام نامه نوشتند. از ميان اين پيران گروهي مانند بريربن خضير همداني عابس بن ابي شبيب شاكري سويدبن عمروبن ابي المطاع خثعمي ابوعمرو نهشلي در عاشوراي حسيني به شهادت رسيدند. گروهي نيز مانند سليمان بن صرد خزاعي و مسيب نجبه و عبدالله بن سعيد بن نفيل و... بعد از شهادت امام حسين جنبش توابين را سازماندهي كردند.
ابوعمرو نهشلي
او زاهد و شب زنده دار بود و در مسجد كوفه تهجد مي كرد. در زيارتين ناحيه و رجبيه از او نام برده شده است . ابن نماي حلي در مثيرالاحزان از او نام مي برد. سيدمحسن امين عاملي در اعيان الشيعه از او به نام ابوعامر نهشلي ياد مي كند. بيشتر مورخين و سيره نويسان از شهيدي به نام شبيب ابن عبدالله نهشلي ياد مي كنند كه در حمله اولي به شهادت رسيد. ابن نما در مثيرالاحزان مي گويد : ابوعمرونهشلي به طور منفرد بر سپاه عمر سعد حمله مي نمود و صفوف دشمن را در هم مي شكافت . شيخ طوسي در رجال خود اسمش را به نام شبيب بن عبدالله نهشلي ذكر مي كند . محمد مهدي شمس الدين در انصارالحسين صفحه 92 مي گويد : شايد شبيب بن عبيدالله همان ابوعمرونهشلي باشد. اما در دايره المعارف تشيع ذيل كلمه ابوعمرونهشلي آمده است كه از آنجا كه ابوعمرونهشلي طبق سند ابن نما در مثيرالاحزان در حمله منفرد به شهادت رسيده و شبيب بن عبدالله نهشلي در حمله اولي پس آنان دو شخص بوده اند.
بريرين خضير همداني
از پيران عارف و شب زنده دار و از اشراف صاحب نفوذ و معتبر كوفه بود. وقتي شنيد كه امام از مدينه به مكه سفر كرده است خود را به مكه رسانيد و ملتزم ركاب حضرت شد و از مكه همراه امام به كربلا آمد و در آنجا به شهادت رسيد. « برير از محضر علي بن ابي طالب (ع ) و امام حسن (ع ) بهره هاي علمي و روحاني فراوان كسب نمود و مجموعه اي از داوريها و احكام آن بزرگواران را تحت عنوان قضايا و احكام فراهم آورده بود كه اين مجموعه را از اسناد معتبره به شمار آورده اند » . برير در ايام مهادنه « آتش بس بين سوم تا نهم محرم » نهايت تلاش خود را به كار برد كه شايد بتواند عمرسعد را از وابستگي به عبيدالله و جنگ عليه امام حسين منصرف سازد همان گونه كه خواهرزاده عمر سعد ـ حمزه بن مغيره بن شعبه ـ نيز همين تلاش را قبل از برير به كار بسته بود. اما جاذبه هاي فريبنده استانداري آنچنان چشم عمر سعد را كور كرده بود كه به سخن هيچ خيرخواهي گوش فرانمي داد. برير از برپا دارندگان كانون قرآن كوفه بود او همچنين استاد قرآن بود و به علت انس با قرآن و مهارت در قرائت قرآن سيد قاريان كوفه ناميده مي شد.
6 بازديد 0 امتياز 0 نظر
? دسته
? متن / مقاله(0)
?رسته :3
?تاريخ ارسال:27/10/1386
?تاريخ شمسي نشر:26/10/1386
?
آنان که مي انديشند
http://canoon.org
درباره ي ما | تماس با ما | عضويت در سايت | ورود اعضا | تبليغات در سايت
آمار سايت | پشتيبان فني | ارسال مطلب